|
چهار شنبه 18 اسفند 1389برچسب:, :: 17:43 :: نويسنده : مرتضی عربي
جامعه پرفراز و نشيب و در ميان گرگهايي كه برايشان نقشهها در سر دارند و راحت از كنارشان نميگذرند، نياز به مراقبت دارند. واضح است كه براي دور نگه داشتن فرزندان از اين بلاي خانمانسوز، نهادهايي همچون مدرسه، موسسههاي فرهنگي و ورزشي، موسسههاي مذهبي و ... ميتواند بسيار مفيد و ثمربخش باشند، اما اهميت هيچكدام از آنها به پاي خانواده نخواهد رسيد، خانواده به عنوان اساسيترين واحد جامعه نقش به سزايي در دور نگه داشتن فرزندان از مواد مخدر دارد و اين امر مسووليت والدين را در چگونگي نظارت و كنترل رفتار و اعمال فرزندان دوچندان خواهد نمود. نظارت بر كارهاي روزانه فرزندان، از راهكارهايي است كه با استفاده درست از اين روش ميتوان مراقب رفتارهاي آنان، برخورد با والدين و انتخاب دوستانشان بود. در جامعه امروز شايد كمتر كسي را بتوان يافت كه معتاد و مواد مخدر را نشناسد و به نحوي اين معضل تبديل به يك اپيدمي اجتماعي گشته زيرا اين پديده شوم جاي پاي خود را در همه جامعه باقي گذاشته و قربانيان زيادي از بين نسلهاي مختلف گرفته است. متاسفانه شيوع مواد مخدر به قدري زياد است كه به راحتي و در كمتر از مدت كوتاهي در هر جايي امكان خريد و بدست آوردن آن براي همه وجود دارد. فراواني انواع مواد افيوني و دسترسي آسان به آن، هر روز تعداد بيشتري از جوانان و حتي نوجوانان را در منجلات تباهي فرو ميبرد. در راستاي نظارت بيشتر والدين بر عملكرد فرزندان، داشتن آگاهيهاي لازم از مراحل اعتياد و نشانههاي آن ضروري است. ابتدا به مراحل اعتياد و راههايي براي تشخيص و پيشگيري از آن ميپردازيم: مراحل اعتياد: آشنايي: اين مرحله با تشويق ديگران (مخصوصا دوستان ناباب) يا از روي غرور و كنجكاوي خود فرد شروع ميشود. شك و ترديد: در اين مرحله فرد به مبارزه با اميال خود ميپردازد وهنوز نميداند ميخواهد چه كند. اعتياد واقعي: در صورت ادامه مصرف در مرحله شك و ترديد فرد به مرحله اعتياد واقعي ميرسد. در اين مرحله پديده رفتاري «تحمل» باعث ميشود كه فرد به مرور زمان بر ميزان مصرف خود بيفزايد تا به نشئگي قبلي برسد. علل و زمينههاي گرايش به اعتياد و راههاي پيشگيري از آن: طبق تحقيقات كارشناسان امور اجتماعي و روانشناسان، علل و انگيزههاي گرايش به اعتياد بسيارند و ما در اينجا به برخي از آنها اشاره ميكنيم: بلوغ و نوجواني دوران بلوغ و نوجواني يكي از حساسترين دورههاي زندگي به شمار ميرود. در اين دوره سني خصوصياتي از قبيل تشخص طلبي، اعلام استقلال، مخالفتجويي، خودنمايي، تبعيت از گروههاي مرجع و دهها صفت ديگر بروز ميكند. دوره جواني زمان بحران و شورش است. جوان با دارا بودن ويژگي خاص خود به دنبال هيجان است و در اين راه اغلب به بيراهه كشيده ميشود. نتايج بررسيها نشان ميدهد كه نوجوانان و جوانان، بيشتر از گروههاي سني ديگر در معرض خطر اعتياد قرار ميگيرند. اختلافات خانوادگي درگيريهاي خانوادگي بين والدين موجب ميشود كه فرزندان از مراقبت و كنترل لازم برخوردار نباشند. اين وضعيت و فضاي نامناسب و نامساعد خانوادگي و عدم صميميت بين افراد خانواده موجب ميگردد كه فرزندان چنين خانوادهاي براي خود دوستاني بيابند و با اهمال و غفلتي كه در پرورش آنها شده، به سوي اعتياد سوق داده شوند. دوستان ناباب و معتاد برخي از افراد سست عنصر و بياراده وقتي ميبينند دوستانشان با مصرف موادمخدر نگرانيها و گرفتاريهاي روحي خود را خاموش ميكنند و حالت آرامش و شادي موقتي به دست ميآورند، از روي كنجكاوي ترغيب ميشوند تا با چند بار مصرف، حالتي مانند آنان به دست آورند. اما همين گرايش موقت موجب اعتياد ميگردد و يك عمر بدبختي و پشيماني را در پي ميآورد. نابسامانيهاي زندگي و بيكاري بيكاري و فرار از مشكلات زندگي و عدم توانايي فرد در روبهرو شدن با مسائل اجتماعي از ديگر عواملي هستند كه موجب ميشوند شخص، موادمخدر را پناهگاهي براي خود تلقي كند و به آن پناه ببرد. تنهايي و احساس بيپناهي تنهايي و بيكسي و شكستهاي اجتماعي و نداشتن دوستاني صالح، امين، دلسوز و مهربان نيز ممكن است فرد را به طرف اعتياد سوق دهد. فشارهاي عصبي در اكثر اوقات عوامل رواني و فشارهاي عصبي، كششي براي اعتياد در فرد به وجود ميآورد. مشكلات و نيازهاي رواني و عاطفي برآورده نشده و عوامل نامساعد و ناراحتكننده زندگي، شخص را به طرف موادمخدر سوق ميدهد. لذتهاي نفساني زودگذر گروهي نيز با تصوري نادرست براي پيدا كردن آرزوهاي گمشده خود به مصرف مواد مخدر روي ميآورند و آن را منبع لذت و خوشحالي و رفع نيازمنديهاي خود ميپندارند. احساس كاذب دليري در نزد فرد معتاد، ترس، وحشت و بزدلي جانشين شجاعت و شهامت و از خودگذشتگي ميشود و چون فرد معتاد به كار و شغل شرافتمندانه بياعتنا ميگردد، ناچار براي به دست آوردن مواد مخدر و توهم درآمد بيشتر به كارهاي خلاف شرع، عقل و عرف اجتماع مانند تكدي و دزدي روي ميآورد يا واسطه فروش مواد مخدر ميشود. در بسياري از جوامع كنوني، اعتياد به اشكال گوناگوني بروز كرده است. بسياري از عوامل دست به دست يكديگر داده و فرد را به سمت اعتياد سوق ميدهند. در دستهبندي اين عوامل، اگر علت اعتياد را فقر بدانيم، معتادان متمول را ناديده گرفتهايم و اگر بيسوادي را مطرح كنيم قشر معتادان تحصيلكرده را ناديده گرفتهايم. پس نميتوان به تنهايي يك عامل را علت ايجاد اعتياد دانست. به همين دليل امروزه اعتقاد بر اين است كه اعتياد، معلول مشكلات جسمي، رواني و اجتماعي است. بنابراين به ياد بسپاريم: هيچكس از اعتياد در امان نيست. روانشناسان در دستهبندي كلي، عوامل گرايش به اعتياد را ذكر ميكنند: بيماريهاي رواني ارتباط ميان برخي بيماريهاي رواني و اعتياد مشخص شده است. به طور مثال فردي كه از بيماري افسردگي شديد رنج ميبرد يا شخصي كه رفتار ضد اجتماعي دارد، در معرض خطر اعتياد است. عدم توجه به رفع فشارهاي عصبي روحي منجر به انباشته شدن احساس اضطراب و نگراني دائمي در فرد ميشود. با بروز اين حالت، زمينه استفاده از مواد اعتيادآور براي فرد به وجود ميآيد و اين يعني شروع اعتياد. بنابراين با تشخيص به موقع فشارهاي روحي با بيماريهاي رواني و درمان آنها ميتوان از احتمال آلودگي به مواد مخدر به ميزان قابل توجهي كاست. عوامل فردي اگر همه عوامل به وجود آورنده اعتياد مهيا باشد، باز در نهايت اين خود فرد است كه براي مصرف مواد تصميم ميگيرد. پس بايد تواناييهاي فردي را ارتقاء بخشيد تا شخص بتواند در مواقع خطر، خود را از چنگال اعتياد دور سازد. در بين عوامل فردي حفاظتكننده ميتوان از مهارتهاي زندگي ياد كرد. مهارتهاي زندگي طيف وسيعي از تواناييها هستند كه مسلح شدن به هريك از آنها شخص را در مراحل مختلف زندگي ياري خواهد داد تا با قدرت بيشتري در برابر مشكلات مقاومت كند. اين مهارتها عبارتند از: مهارت حل مشكل، قدرت تصميمگيري، توانايي نه گفتن، هنر دوستيابي و... كه آموزش اين مهارتها در درجه اول در نهاد خانواده و توسط والدين بايد صورت گيرد و اگر امروز اين مهارتها را به فرزندان خود نياموزيم، فردا در غياب ما، در مقابل اصرار دوستان، قدرت مقاومت نخواهند داشت. بحران جواني چرا برخي از والدين از فرزندانشان در سنين كودكي با دقت بسيار پرستاري ميكنند ولي در سنين پرخطر 16 تا 24 سالگي آنها را در جامعه، بي دفاع رها كرده و تصور ميكنند كه آنها رشد كافي يافته و از هرگونه خطري به دورند؟به دنبال تربيت خانواده، اين شخصيت كودك است كه آينده او را ميسازد. اگر ترسو، خجالتي، سرخورده يا بدون اعتماد به نفس باشد، احتمال گرايش او به اعتياد نيز بيشتر خواهد شد. كنجكاوي و كسب لذت دو عامل عمده شروع اعتياد در جوانان ايراني است. تحقيقات نشان داده است كه جوانها، عموما براي ارضاي حس كنجكاوي خود، لذتجويي، تفريح و تفنن، مصرف مواد اعتيادآور را تجربه ميكنند. نظرات شما عزیزان: ![]()
![]() |